در سایت پژواک ایران، آقای مسعود صیاحی مطالب مستند و بسیار جالبی را منتشر می کنند که بصورت خاطرات ایشان از اقامت در پادگان اشرف و رویکرد های گروه مجاهدین و رجوی ها نگاشته می شود که تا کنون 7 قسمت از آن منتشر شده است.
قسمت هفتم این مطلب شیوا و قوی به نقد و بررسی مناسبت مجاهدین و همچنین نحوه ی رسیدگی های پزشکی به اعضای مجاهدین می پردازد و توضیح می دهد که چگونه رسیدگی پزشکی عملا در خدمت اهداف تشکیلاتی گروه قرار داشته و متناسب با وضعیت تشکیلاتی فرد - و نه نیاز واقعی فرد به درمان - ارائه می شده است.
در این بخش خاطرات آقای سیاحی به نمونه های مشخصی از افراد پرداخته شده است و شرح احوال آنان در داخلِ پادگان بدنام اشرف بصورت مستند در معرض قضاوت مردم قرار گرفته است.
یکی از این موارد وضعیت فردی بنام آقای صمد فخری است که امیر صیاحی در مورد ایشان چنین می نویسد:
جلوگیری از درمان صمد فخریصمد فخری در عملیات فروغ جاویدان از ناحیه صورت به سختی زخمی شده بود. شدت جراحات صورت وی به گونهای بود که فکش آسیب جدی دیده بود. وی برای مداوا به آلمان اعزام میشود. صمد تعریف میکرد پزشک معالج وی تأکید کرد میتواند فک او را به وضعیت قبلی برگرداند و او تنها باید بخشی ناچیز از هزینهی عمل جراحی را پرداخت کند. صمد موضوع را به مسئول مستقیم خود منتقل میکند. پس از آن مهوش سپهری (نسرین) در پاسخ وی میگوید فردا میخواهی بروی عملیات و شهید بشوی چرا باید پول سازمان را خرج این کار بکنی؟ جالب اینجاست مهوش سپهری به بیماری مبتلا بود که لازمهی آن عمل جراحی بود. وی در یکی از مجهزترین بیمارستانهای عراق و زیر نظر زبدهترین پزشکان عراقی تحت درمان قرار گرفت. اینجا هرز رفتن پول سازمان معنا نداشت. در این رابطه مسئولین امداد پزشکی مجاهدین از عرض و طول رسیدگی به مهوش سپهری در بیمارستان طی نشستی برای مریم توضیح میدادند که فراتر از تصور بود.
آقای معصومی برخورد با صمد فخری را بگذارید کنار عملهای جراحی زیبایی مریم رجوی. حتماً تصدیق میکنید که زن ایرانی ۶۰ ساله لابد بایستی چین و چروک هم در صورتش باشد. یک بار دیگر وقتی به اورسورواز رفتید به چهرهی ایشان نگاه کنید.
البته میدانم از آنجایی که ایشان قرار نیست شهید شوند چه بسا نیاز به این رسیدگیها باشد.
آقای صمد فخری (عضو پیشین گروه مجاهدین خلق) که اینک در آلمان زندگی می کنند، در توضیحی که خودشان در این مورد منتشر کرده اند ضمن تایید صحبت های فوق افزوده اند که تا کنون (لابد به یمن اقامت چندین ساله در پادگان بدنام اشرف) تا کنون شش عمل جراحی روی دو کلیه، پا و دندانهایشان انجام شده است.
دکترین رجوی در برخورد با اعضای پیشین و منتقد همواره بر نفی، تهمت، توهین و حتا درگیری فیزیکی استوار بوده است. پرواضح است که برخی از اعضای پیشین مجاهدین مغلوب این فضا سازی ها شده اند و علیرغم میل باطنی و سابقه ی خویش که مورد گواهی یاران و همرزمان سابقشان هم هست، راه سکوت و زندگی تلخ در سایه را برگزیده اند.
در مقابل هم بسیاری دیگر معتقدند که چون در دوران اقامت و همکاری در نزد مجاهدین، خواسته و ناخواسته بخشی از سیستم فریب و سرکوب بوده اند که به رنج و مرگ اعضای پیشین خود دست یازیده، اینک باید حقیقت را بگویند و دین خود را به تاریخ ادا کنند.
امیدواریم همه ی اعضای پیشین هراس و زندگی خفت بار در سایه را کنار نهند و آنچه را باید نسل های بعدی ایرانی بداند، با خود بگور نبرند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر