۱۳۹۱ اسفند ۱, سه‌شنبه

به خواهران اقبال

 
پس از حمله ی خمپاره ای به کمپ لیبرتی و کشته شدن هفت تن از اعضای رده پایین مجاهدین، این گروه به بازگشت به اشرف فراخوان داد.مسئولین سازمان عمدا چشم خود را بر این واقعیت می بندند که اعضای سازمان در اشرف هم امنیت جانی ندارند و اصولا عراقِ امروزی  برای باقی ماندنِ گروهی که سابقه ی حمایت و همکاری با صدام را در کارنامه ی خود دارد جای امنی به شمار نمی رود. 
در حمایت از این فراخوانِ سیاسی و غیر انسانیِ مسعود رجوی، بازیچه های تبلیغاتی این گروه از طیف سیاستمداران بازنشسته و ورشکسته و بدنام آمریکایی چون جولیانی، نظامیان اسبق و جنگ طلب، کارمند اخراجی سازمان ملل و چندین چهره ی بدنام و تکراری دیگر را علم کردند تا بتوانند خطوط دستگاه تبلیغاتی خویش را به پیش ببرند. 
در مقابل برخی از هواداران سازمان رجوی که حائز پیوند های عاطفی و خانوادگی با این گروه بوده اند، به این نتیجه رسیدند که ادامه ی باقی ماندن اعضای مفلوک مجاهدین در عراق، تنها خواست مسعود رجوی است و جان این افراد را با خطر روبرو می کند. منظور خواهران اقبال است که برخی از اعضای خانواده ایشان در عراق و در کمپ لیبرتی بسر می برند. 
خواهران اقبال از سر خیرخواهی و با هدفی کاملا غیر سیاسی کمپینی را آغاز نمودند که هدف از آن تلاش برای خروج اعضای سازمان مجاهدینِ رجوی از عراق ذکر شده است. این هدف انساندوستانه خواسته ی برحق و معقولی از سوی منتقدین و مخالفین فرقه ی رجوی نیز می باشد. 
از آغاز این کمپین، گروه رجوی خواهران اقبال را ( که پیش از این هواداران نزدیک به این گروه تلقی می شدند) مورد حمله ی ناجوانمردانه ی خود قرار داده و به تخریب و ترور شخصیت نیز متوسل شدند. 

در این هجوم، غیر انسانی و غیر عقلانی مجاهدین ِ رجوی، علاوه بر عواملِ شناخته شده و بسیجی های سایبریِ رهبرِعقیدتی،  عناصر ساده لوح و بی تجربه ی دیگری چون بهروز جاوید تهرانی که از مدتها پیش تبدیل به عروسک خیمه شب بازی رجوی ها شده است را نیز شرکت داده اند. 
در این مجال قصد ندارم که بگویم چگونه و چرا رجوی بر خانواده ی اقبال تاخته. چرا که این حکایت تکراری را پیش از این هم دیده و آزموده ایم. 
تنها قصد دارم ضمن آرزوی موفقیت برای خواهران اقبال در مورد کمپینی که صادقانه و به دور از هرگونه غرض ورزی سیاسی، هدفی انسانی را دنبال می کند، به آنان یا آور شوم که:

1- رجوی پیش از شما هم در مورد خانواده ی محمدی و خانواده ی آقای قربانعلی حسین نژاد به همین بازی کثیف دست زده بود. مثلا سمیه دختر آقای محمدی و همچنین دختر آقای قربان را وادار نموده بود از طریق مدیای وابسته به فرقه، به والدین خویش فحاشی و بی احترامی کنند. در همان زمان گفتیم و نوشتیم که نوشتار ها و مصاحبه های تلوزیونی از این دست ارزشی ندارد. گروگان یا وادار شده است و یا روحش هم از این سیرک مضحک رجوی اطلاعی ندارد. 

2- مسعود رجوی پیش از شما خواهران محترم اقبال، به افراد بیشمارِ دیگری هم که از بدنه ی سازمان در سطوح مختلف جدا شده اند، از همین دست تهمت مزدوری و ... زده است. در این مورد هم شما اولین نمونه نیستید و نخواهید بود. تنها به شما توصیه می کنم اینک تجربیات و خاطراتِ جداشدگان ِ سرافراز از گروه رجوی را باردیگر و اینبار با دقت مطالعه نمایید. 

در پایان مایلم تاکید کنم آنچه رجوی ها از زبان محمد اقبال، گروگانِ رجوی در کمپ لیبرتی نوشته اند و به این خواهر سر افراز لقب "ماماچه پلیدک" - که برای من مترادفِ شمایلِ منحوس مریم عضدانلو رجوی است - چوب ِ دو سر طلایی است که مطمئنا گریبان خود رجوی را نیز خواهد گرفت. 

بسیار مایلم نظر احسان اقبال گروگانِ دیگرِ رجوی و فرزند محمد اقبال در مورد توهین های رجوی به عمه ی بزرگوار و سرافرازش را نیز بدانم. 

هیچ نظری موجود نیست: